۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

سخنی چندپیرا مون ارزش های جهادی شخصیت بزرگ تاریخ افغانستان معاصرسرداراحمدشاه ابدالی(درانی)











ارزش های جهادی شخصیت سرداراحمدشاه ابدالی(درانی)
مقاله ی چهارقسمته ی زیرین که ازطریق ایمیل نخست به " ماهنامه ی وزین نسل نو"جهت نشرفرستاده شد وپس ازآن دروبلاگهای متفرق انتشاریافت درمواردی چندبجاه درک نگردیده وموجب سوءتفاهمات واقع گردیده .به نظرتعدادی ازهممیهنان ما کلماتی که پیرامون شخصیت ابرمردِتاریخ معاصرمیهن ما(احمدشاهِ نخست)بیان شده بودارزش های جهادی شخصیت مذکوررانادیده انگاشته . واقعیت اینست که بنده درپی معرفی ویژه گی های جهادی شخصیت سرسلسه ی حکومات افغانی نبودم
اماشاه ولی الله کرورها رابه آنجناب نشان می دهدشایدهمین کرورها اگرمطرح نمی گردیدمی توانستیم روی ارزش های جهادی نبردهای هندتوقف کنیم گذشته ازین حضرت شاه ابدالی هیچگاه ادعایی « غیردُردُران» نکرده و نام ونشان امیرالمؤمنینی هم نداشته چون او بسا پادشاهان مسلمان بابی دینان رزمیده اندمی توان گفت اویک عرف دایمی پادشاهان رابجاکرده .تاظهور امیرآخرین قبیله یی مابه جهادهرسردارسخت معتقدبودیم درجهادبازی های قبیله یی اخیرکه متمدن تروعالمانه ترمطرح شده ازسوی امیرمؤمنین «لوی ملا » درقرن حاضر است که چنین « جهادی بودن » را خدانصیب دشمنش نکند اکنون قابل درک است که جهادقبیله یی چه معنی دارد ؟ قوم پرستی ، قبیله پرستی، تعصب، تکبروخودبزرگشماری، تبلیغات دروغین به توده های بی سواد،سپاه سیاه پوش زاغان سرحدی که ازموروملخ هم حساب شان کم نبود به کدام هدف می جنگیدند؟ تنها به ذوق پشتون بودن ! همین حالا پشتونهای دولتی کابل غیرازقوم پرستی به چیز دیگری می نگرند؟ واضح است که ازپشتون جزیک چیزراخوب درک کرده ایم قوم پرست

دموکراسی وآزادی دربینش پادشاهان ماضی افغان







وذهنیت های قبیله وی ازگذشته تا امروز
قسمت دوم
آزادی ورهبرنخستین افغانستان معاصر:

ب
ایدگفت،درحقیقت آفرینش بشرتبعیض،تفریق وتفاوت وجودندارد،شایسته گی پدیده ایست که بلااستثنادرنهادهمه ابنای بشرتعبیه شده،آنجاکه قرآن گفته:وعلّم آدم الاسماءَ کلهاثمّ عرضهم علی الملائکتة فقال انبئونی باسماء هؤلاء ان کنتم صدقین31بقره شامل حال همه افرادبشر است،اماگروه های مختلف قومی ونژادی هرکدام باتفاوت زمان واختلاف مکان واردمرحله ی تاریخی گردیده اندمؤلفین حقیقت التواریخ علامه عبدالحق مجددی وداکترفضل الله مجددی(درص47) نبشته اند:پشتون هاکه تاقرن چهارم اسلامی (دهم میلادی) درنواحی کوه سلیمان (1)زنده گی داشتندبعدازقرن جهارم هجری به طور مشخص بنام قومیت پشتون درصفحات تاریخ تبارز نموده درکشمکش هاودفاع ازین قطعه خاک که امروز افغانستان گفته می شودنقش ایفانموده اند،درقرن چهارم وپنجم هجری مهاجرت قبایل پشتون ازاطراف وجنوب کوه سلیمان شروع شددرقرن هشتم هجری(14 میلادی) به کابل آمده ازخیبر گذشته داخل پشاور شدند.درین مهاجرت هابه اراضی استیلا نموده نفوس اصلی منطقه رااخراج نموده ویابه زراعت مؤظف کردند( به اجار ه کاری) چنانچه مرحوم شیرمحمدگنداپورابراهیم زئی درتاریخ قبایل پشتون بنام خورشید جهان درص312نبشته:سوای ملک غوروساخر،سیاه بندوبادغیس تمام ممالک میدانی وکوهستانی افغانستان درتصرف قوم تاجیک وهزاره بود...رفته رفته اقوام افاغنه براوطان واماکن شان متصرف وقابض شده مالک ادامه ی آن

۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

دموکراسی وآزادی دربینش پادشاهان ماضی افغان





دموکراسی وآزادی دربینش پادشاهان ماضی افغان
وذهنیت های قبیله وی ازگذشته تا امروز



ازتیمورشاه تاامیرحبیب الله فرزندارشدسردارعبدالراحمن خان
قسمت سوم
،پس ازمرگ تیمورشاه پسرهفتم اوزمانشاه(1793-- 1801 ) با کورکردن برادرش همایون، درکابل اعلان پادشاهی کرد،اومرد جاه طلب،مستبدوبی رحم بودقصه هایی که ازحملات احمد شاه ابدالی برهند درذهنش ته نشین شده بود وخیال بدست آوردن دارایی های افسانه وی هند، اورا آرام نمی گذاشت،بار،بار هندراهدف قرار دادوناامیدانه برگشت، زمانشاه برخلاف پدر وجد بزرگش احمدشاه،مخالفان را به سزا هایی کورکردن،بینی بریدن وشکم پاره کردن تنبیه می کرد،محتسبان ونسقچیان رااکیداًامرکرده بودکه اهل هنودرا به سواری اسب نگذارندواگر فرضاًبه روی مشکلی براسپ سوار می شوند،اسپ باید زین نداشته باشد،درین اقدام اوازیکسو دلجویی ملاهای متعصب را می نمودکه مشروعیت نظام سیاسی کشور بدست شان بودوازسوی دیگرفطرت کثیف قبیله یی خودش همین بود،ازنظر عاطفه ی انسانی می توان گفت که او حیوانی بود در کالبد آدم،دوره ی زمامداری اوسراسردر اغتشاش درون خانواده گی وخارجی گذشت،زمانشاه همان طوریکه به شیوه ی غیر انسانی برادرش رانابینا ساخت،درعمر 29 ساله گی توسط برادرثالثش،شهزاده شاه محموددرمنزل ملاعاشق درحوالی جگدلک جلال آباد بانشتر جراحی به انتقام شهزاده همایون ازبینایی محروم گردیدوبارآخر یکجا با عساکر انگریز وپسر شاه شجاع(فتح جنگ) درسال1842میلادی ازافغانستان خارج گردید ادامه ی آن

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

دموکراسی وناسازگاری نظام قبیله یی

کوچی ها محوردهشت افگنی وترور

علم گل خان خانه ی پشمی اش را به افغانستان منتقل می کند زیراپاکستان گرمی خورشیداوراناتوان ساخته ،اکنون که به افغانستان برسد رئیس ویانماینده ی مردم درپارلمان مقررمی گردد

دموکراسی وناسازگاری نظام قبیله یی
قسمت چهارم
گلیم بخت کسی راکه بافتند سیاه به آب زمزم وکوثر سفید نتوان کرد
صرف نطرازینکه افرادقبیله یی ناکارآمداندیانه، جامعه ی افغانستان درهمان سالی که احمدشاه ابدالی ابتکارتاسیس سلطنت را نمودماهیت قبیله یی داشت هرچنداحمدشاه ابدالی تلاش زیاد بخرچ دادکه تغیر وتحولی درساختارقبیله یی افغانستان دست کم بخاطراطاعت ازقوانین نامکتوب ونانافذ( حقوق قبول شده وطبیعی شاه)بوجود آوردکه نتوانست اومجبور بودبه گفته ی مرحوم کهزاد:زیرنظر وباکسب رضایت جمال خان سردارقبیله ی قدرتمند بارکزایی کار کند(احمدشاه باباتاآخرحیات منزلت این پیرمردموقروخیراندیش" حاجی جمال خان" راطوریکه شایسته ی اوبود نگه می داشت وازجزیی تاکلی امورممکت داری خویش رابه مشوره وصوابدید اواجرا می کرد. ص3رجال ورویدادهای تاریخی-افغانستان م.کهزاد) پیامد چنین ساختار،افتضاحاتی بودکه درادواربعدی روی داد.یکسره عامل کلیه افتضاحات برعلاوه ی عطالت وناکارآمدی شاهان، سرداران وخوانیین قبایل بودند ادامه ی آنرا
به قلم نقشبندی بخوانید